همینطور که چایی میریختم و با برادرم گپ و گفت داشتم به این جا رسیدیم که:
+راستی چطور اینقدر قوی بودی؟ اصلا چطوریاون روزها روحیه ت رو حفظ کردی ؟
- بلافاصله گفتم با Despasito
سخت ترین روزهای زندگیمو با این ترانه رقصیدم :)
شب ها قبل خواب گل های گلدون رو آب میداد همزمان لالایی میخوند تا دلبر خوابش ببره :
لای لای نه مامی ژیانم
من وینه ی باخه وانم
به دل چاودیریت ده که م
بخه وه ده ردت له گیانم
هه ی لایه لایه لایه
هی لای لایی
کَسِم لای کَسِم لای
گیانم لای
گلم لای
هناسم لای
.
.
.
.
.
.
+کَسِم لای گیانم لای
باوانم لای
ناله ی گربه ها روشنیدین چطوریه ؟ اینطوریه که اولش یه صدا در میارن بعد که نگاهشون میکنی هیچ گونه بازخوردی ندارن بعد بیشتر توجه میکنی دیگه شروع میکنن هی ناله ناله بعد یه جیغم میزنن از یک نواختی در بیان بعد باز ناله ناله در اخرم که میبینن هیچ بخاری ازت بلند نمیشه جوری به زمینو زمان میزنن خودشو وحشی بازی در میارن که میگی باششششه خیل خب اصلا هرچی تو بگی :// پشت رلم تو بشین :// فقط غنچه مبارکتو ببند ://
بعضی آدم هام همینطوری ان تا میتونید ازشون دوری کنید .
بین این همه اپ که روی گوشیم نصب شده است
Castbox یه چیز دیگه است .
شب بخیر .
غسان کنفانی خیلی پدرانه نصیحت میکنه، میگه:
به کسی که برایت نمینویسد، مزاحمِ روزهایت نمیشود، دربارهات نمیخواند، مهم ترین تاریخ های تو را حفظ نمیکند و زندگی ات را پُر از کارهای شگفت انگیز نمیکند، وابسته نشو...